لوح محفوظ

پیوندها
 

 

 
عرض تسلیت ایام شهادت، بزرگ بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س)،
 

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده بود به همین دیوار و پارچه‌ای کشیده بود روی سرش، چون حتی چادرش را بخشیده بود.

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و قرص نان را گرفته بود بیرون، تا دست‌های مسکینی آن را بگیرد، بعد از گرسنگی روزه بی‌سحری چشم‌هایش سیاهی رفته بود.

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و قرص نان شب بعد را به دست‌های یتیمی سپرده بود، و باز به اسیری.

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و در را روی چشم‌های خیس علی باز کرده بود، روی مردی که جانش و برادرش پیامبر(ص) را از دست داده بود.

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و شنیده بود همسایه‌ها بلند، طوری که بشنود، می‌گویند: علی؛ او را ببر جایی دور از شهر، گریه‌هایش نمی‌گذارد شب بخوابیم.

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و به بلال که ساکت و محزون، آن پشت ایستاده بود، گفت «دوباره اذان بگو، من دلتنگم».

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و در را روی علی باز کرده بود که می‌آمد تا برای سال‌های طولانی خانه‌نشین باشد.

ایستاده بود پشت همین در، تکیه داده به همین دیوار و گفته بود «نمی‌گذارم ببریدش».

ایستاده بود درست پشت همین در، تکیه داده بود درست بر همین دیوار که...

کتاب «خدا خانه دارد» - فاطمه شهیدی

گرفته شده : از سایت تبیان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۰۵
ربابه حاجی محمد حسین کاشی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی