تأسیس مدینه فاضله توسط خلیفه الهی
تأسیس مدینه فاضله توسط خلیفه الهی
مقدمه :
. برای آنکه بستر مناسبی برای زندگی بشر فراهم شود، خدای سبحان مواد خام را به عنوان غذای سفره طبیعت خلق کرد و به انسان، هوش، استعداد، فناوری و خلاقیت داد تا به عنوان مهمان سر سفره مواد خام طبیعت بنشیند و از این مواد به بهترین وجه بهرهمند شود. عقل را از درون و وحی را از بیرون برای راهنمایی بشر قرار داد تا وی هم به وجود این مواد خام آگاه شود و هم به چگونه استفاده کردن از آن رهنمون گردد، تا زمین را آباد و محیط زیست را سامان بخشد، از این جهت از انسان خواست با بهرهگیری از این مواد خام به آبادانی زمین بپردازد:(وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها)[ سوره هود، آیه 61] تا زندگی مناسبی برای بشر فراهم شود.
رابطه ایمان با آباد کردن زمین
قرآن کریم فرمان آباد کردن زمین را به بشر داده و از او به جدّ خواسته در آبادانی زمین بکوشد. لازم است دقت شود چه کسانی توفیق انجام آن را دارند؟ قرآن کریم درباره آبادکردن مراکز مذهبی میفرماید: (إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالیَوْمِ الآخِرِ)[سوره توبه، آیه 18]؛ چنانکه انسانهای مؤمن توفیق آبادانی مراکز مذهبی را دارند، از کعبه که قبله همه مراکز مذهبی و مطاف مسلمانان است تا سایر مساجد و بناهای مذهبی، عمارت آنها همه به دست انسانهای مؤمن انجام میگیرد. همچنین توفیق آبادانی زمین را انسانهای باایمان دارند؛ حاکمان بیایمان و سردمداران مستکبر، جامعه را به فساد میکشانند؛ چنانکه در شرق و غرب جهان، بشریت بهنابودی حرث و نسل و کشتار و تجاوز، آلودگی و ناامنی محیط زیست مبتلاست، نه تنها انسان بلکه موجودات زنده دریایی و صحرایی نیز از فساد آنان در امان نمانده است:(إِنَّ المُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَه أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّه أَهْلِهَا أَذِلَّه)[ سوره نمل، آیه 34]، (وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ)[ سوره بقره، آیه 205].
همچنان که در مقابل عامران مسجد کسانی هستند که مانع عمارت مساجد میشوند: (وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَی فِی خَرَابِهَا)[ سوره بقره، آیه 205]، در برابر آبادگران زمین نیز عدّهای در صدد تخریب محیط زیست و فساد در روی زمین هستند.
زمین را نیز خداوند مسخر انسان قرار داد تا به راحتی توان زندگی روی آن را داشته باشد؛ برای کشاورزی بتواند آن را شخم زده و برای استخراج معادن و کاوشهای علمی در رشتههای مختلف خاکشناسی و معدنشناسی بتواند حفاریهای عمیق کند و همچنین برای شناخت گسلها و مناطق زلزلهخیز به تحقیق عمقی زمین بپردازد تا مردم از زندگی مرفه و أمنی برخوردار شوند ولی اگر استفاده از زمین تنها در حد ساختن آشیانه و زندگی عادی باشد، دیگر حیوانات نیز چنین بهرهمندی را دارند. همچنان که انسان به عمق زمین میرود و نفت و گاز و دیگر منابع زیرزمینی را استخراج میکند باید از فضا و موجودات آن نیز بهرهبرداری مناسب کند .
خلافت الهی
مهمترین عنصر خلافت الهی بعد از فراگیری معارف دینی، آباد ساختن زمین و نجات آن از هر گونه تباهی و تیرگی است. مقصود از زمین، گستره زیست بشر است؛ چنین پهنه پهناوری، از عمق دریا تا اوج سپهر و قلّه آسمان را در بر میگیرد.بنابراین، فرهنگ زیست محیطی با مقام برین جانشینی خدا آمیخته است .
رسالت انبیا در تفسیر و تغییر انسان و جهان
مهمترین رهآورد انبیا و در صدر همه آنان پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) تفسیر و تغییر انسان و جهان است.
هر پیامبری مردم را به ایمان به مبدأ، معاد، وحی، فرشته، راه صحیح زندگی و ... دعوت میکند.
همه دستورهای الهی حیاتبخش است. اگر انسان به آنها بیاعتنایی کند به زندگی سخت و رنجآور مبتلا خواهد شد.
در فرهنگ قرآن، خداوند به عنوان مستعمر، مواد اولیه را اعم از موجودهای سپهری و زمینی در طبیعت قرار داد و انسان را از خاک خلق کرد و روح ملکوتی در آن افاضه کرد: (نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی)[سوره حجر، آیه 29] و انسان تلفیقی از ملک و ملکوت گردید تا خلیفه خدا شود و در روی زمین کار مستخلف عنه را انجام دهد. زندگی بشر زمانی سامان مییابد و محیط زیست او سالم میشود که باور کند خلیفه خداست و همه جهان مواد خامِ آماده و در تسخیر اوست که خداوند در قلمرو طبیعت قرار داد و به عقل بشر توان بهرهوری از آن را بخشید و پیامبران را برای راهنمایی نحوه استفاده از آن فرستاد تا هم غذای جسم تهیه و هم غذای روح کامل شود.
زیبایی حقیقی نه اعتباری، از سنخ هستی است و هستی، حقیقت تشکیکی است، لذا زیبایی مراتبی دارد که در طول یکدیگرند. چون زیبایی انسان در جانشینی او از خدا نهفته است و این خلافت در حاکمان، بیش از دیگران است. لذا رسالت دولت مردان در تأمین محیط سالم بیشتر از توده مردم است؛ زیرا برنامهریزی کلان فضا و دریا و ساخت سلاحهای شیمیایی و تخریبی و آزمایشهای فرسایشی اتمی و مانند آن، در اختیار حکمرانان مقتدر است. آنچه هماکنون سلامت محیط زیست را تحدید مینماید وجوامع بشری را به مرگ یا بیماری تهدید میکند، اقتدار تعدیلنشده صاحبان صنایع اتمی است که هر گونه نعمتِ خدادادی را به سود خود و زیان ملّتهای دیگر مصادره مینمایند، گویا مدیر عامل لگامگسیخته دهکده دنیای کنونیاند.
حکومت جامعه بشری و سیاست آن از مهمترین علوم انسانی به شمار میآید. شناخت علوم انسانی نیازمند به معرفت انسان میباشد. انسان و جهان موجودیاند که هستی خود را از غیر خود دریافت مینمایند و هر دو؛ یعنی«عالم و آدم» به هم مرتبطاند؛ چنانکه در یکدیگر مؤثر و از یکدیگر متأثّرند و هرگز بدون شناخت آن مبدأ فاعلی که هستی او عین ذات وی بوده و به انسان و جهان، هستی عطا میکند و آنها را هماهنگ و منسجم میسازد، معرفت انسان میسور نیست و در نتیجه شناخت سیاست جامعه انسانی و حکومت آن بدون انسانشناسی میسر نمیباشد.
انسان از نظر اسلام در رأس سه نظام است که مکتبهای غیرالهی وی را واجد آن سه نظام خاص نمیدانند؛ اول نظام فاعلی، دوم نظام داخلی مخصوص و سوم نظام غایی خاص.
نظام فاعلی وی آن است که علل پیدایش و پرورش او را اموری تشکیل میدهند که همگی آفریده خدای یکتا و یگانهاند و تنها مبدأ فاعلی که عالم و آدم از او ظهور کرده، همانا خداوند سبحان میباشد و هیچ عاملی در تحقق انسان استقلال نداشته، هیچ موجودی نیز در پرورش و اداره او مستقل نخواهد بود.
نظام داخلی انسان آن است که حقیقت او را روح مجرد و جسم مادی تشکیل میدهند؛ یعنی انسان نه همانند فرشتگان، روح بدون جسم است، نه همچون اجرام خاکی و گیاهی، جسم بدون روح میباشد و آنچه مقوّم انسانیت انسان است، همانا روح زوالناپذیر اوست که جسم زوالپذیر خاکی را به همراه دارد.
نظام غایی وی، آن است که با مرگ بدن نابود نمیشود بلکه همواره زنده است و بعد از گذشت از دنیا، وارد جهان پایدار به نام قیامت میشود و با همین بدن به وضع مناسب آن عالم جاودانه به سر میبرد و تمام عقاید واندیشهها و نیز تمام اخلاق و اوصاف و همچنین تمام کردار و رفتار او محشورند و هرگز او را رها نمینمایند.
انسان در مکتبهای مادی و حسی، فاقد نظام فاعلی به معنایی که گذشت و نیز فاقد نظام غایی به معنای یادشده است و نظام داخلی وی منحصر در ماده و جسم خواهد بود و روح و اندیشههای روحی نیز تفسیر مادی خواهد داشت.
مهمترین هدف حکومت اسلامی، خلافت الهی انسان و تشکیل مدینه فاضله
مهمترین هدفی که حکومت اسلامی به همراه دارد و با نظامهای سهگانه انسانی (نظام فاعلی، غایی و داخلی) هماهنگ است، همانا دو چیزاست:
اوّل انسانها را به سوی خلیفه الله شدن راهنمایی و مقدّمات سیر و سلوک آن را فراهم کردن؛
دوم کشور اسلامی را مدینه فاضله ساختن، مبادی تمدن راستین را مهیا نمودن و اصول حاکم بر روابط داخلی و خارجی را تبیین کردن است. نصوص دینی اعم از آیات قرآن و متون احادیث و نیز سیره معصومان و پیشوایان الهی، گرچه حاوی معارف فراوان و نکات آموزنده زیادی است، لیکن عصاره همه آنها همانا دو رکن یادشده است و همان طوری که نظام داخلی انسان را روح و جسم او میسازد، لیکن اصالت از آنِ روح است و بدن پیرو روح بوده، سلامت و رعایت اصول طب مادی و معنوی وی برای تأمین سلامت روح از گزند عقاید سوء و آسیب اخلاقی ناروا و حفظ از زیان رفتار ناپسند میباشد.
تأسیس و تأمین مدینه فاضله توسّط انسان کامل
تأمین مدینه فاضله نیز برای پرورش انسانهایی است که در جهت خلیفه الله شدن گام برمیدارند و اصالت در بین دو رکن یادشده همانا از آنِ خلافت الهی است؛ زیرا بدن هر چند سالم باشد، بعد از مدّتی میمیرد و میپوسد، ولی روح همچنان زنده و پاینده است. همچنین مدینه فاضله هر چند از تمدّن والا برخوردار باشد، بعد از مدتی ویران میگردد، لیکن خلیفه الله که همان انسان کامل است، از گزند هر گونه زوال مصون است؛ بنابراین، مدینه فاضله به منزله بدن است و خلیفه الله به مثابه روح آن و همان طوری که بر اساس اصالت روح، بدن را روح سالم میسازد، بنا بر اصالت خلیفه الله، مدینه فاضله را انسان کامل تأسیس و تأمین مینماید.
تبیین برخی از اوصاف و شرایط مدینه فاضله
مدینه فاضله دارای اوصاف و شرایطی است که بخشی از آن به محیط زیست برمیگردد و بخش دیگر آن به ساکنان آن؛ گرچه تمام اوصاف در سآیه رشد علمی و ترقی عملی ساکنان هر مرز و بوم فراهم میگردد.
الف: رشد فرهنگی
1) 1. مهمترین هدف حکومت اسلامی در بخش فرهنگی به معنای جامع، جهالتزدایی و ضلالتروبی است؛ تا با برطرف شدن جهل و نادانی، علم، کتاب و حکمت جایگزین گردد .
2) 2. با برطرف شدن ضلالت و گمراهی اخلاقی و انحرافِ عملی، تزکیه و تهذیب روح جانشین شود .
ب: رشد اقتصادی
1) 1. مالک بودن انسان نسبت به دیگران و امین بودن او نسبت به خداوند یعنی هیچ فردی حق ندارد بدون اذن و رضای خداوند در مالِ به دست آورده خویش تصرف نماید.
2) 2.جلوگیری از تقسیم شدن جامعه به فقیر و غنی و لزوم حفظ اموال .
3) 3. گردش اموال در دست همه اعضای جامعه اسلام، احتکار ثروت و اکتناز مال و ذخیره کردن آن را ممنوع میداند .
4) 4.ضرورت رهایی از افراط سرمایهداری و تفریط مارکسیسم .
ج: رشد صنعتی و هنری
1) 1. شکوفایی صنعت و هنر در حکومت حضرت سلیمان .
2) 2.مأموریت حضرت داوود(علیه السلام) در تعلیم صنعت زرهبافی به مردم .
3) 3. کشتی سازی حضرت نوح(علیه السلام) با تعلیم الهی .
4) 4. توفیق ذوالقرنین در بهرهوری از امکانات و ساختن سدّ نفوذناپذیر .
د: رشد حقوقی
1) 1.نموداری از اصول حقوقی حکومت اسلامی ؛
2) 2.نفی هر گونه سلطهگری یا سلطهپذیری ...؛
3) 3.رعایت عهود و مواثیق بینالملل ؛
4) 4.برخوردار بودن جامعه متعهّد از امنیت و آزادی:
o . پیمان شکنی، مهمترین دلیل نبرد با مشرکان
o . تأثیر امانتداری در امنیت و آزادی
o . رعایت امانت و پرهیز از خیانت در اموال و حقوق
دعای حضرت ابراهیم جهت خلیفه الله شدن انسان و تأسیس مدینه فاضله
سلسله انبیای ابراهیمی(علیهم السلام) که سالیان متمادی حکومت اسلامی را عهدهدار بودهاند و قرآن درباره آنان میفرماید: (... أذْکُرُوا نِعْمَه اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُم مُلُوکاً)[سوره مائده، آیه 20]، خطوط کلی امامت و رهبری و اصول مهم سیاست و حکومت را از بنیانگذار کعبه و معمار مطاف و مهندس قبله جهانی به ارث بردهاند و حضرت ابراهیم(علیه السلام) نه تنها در سیره خویش آنها را رعایت مینمود، بلکه در نیایشهای خاص خود آنها را کاملاً مطرح میکرد و اجابت آنها را از خداوند درخواست مینمود.
عصاره دعاهای آن حضرت، همان دو هدف مهم حکومت اسلامی است؛ یعنی خلیفه الله شدن انسان صالح سالک کوی کمال و تأسیس مدینه فاضله؛ با توجه به اینکه سامان یافتن مدینه فاضله در پرتو تعالی انسانهایی است که مقام منیع خلافت الهی بهره آنان شده باشد.
آنچه به آبادی، آزادی، امنیت، اقتصاد سالم و مانند آن برمیگردد، از اوصاف و شرایط مدینه فاضله است که در آیاتی از قبیل: (... رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ ...)[سوره بقره، آیه 126] آمده است و آنچه به کمالهای انسانی برمیگردد که زمینهساز خلیفهاللهی است و در آیاتی از قبیل: (... وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ)[سوره ابراهیم، آیه 35]، (رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ وَالحِکْمَه وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ العَزِیزُ الحَکِیمُ)[سوره بقره، آیه 129] ذکر شده است و ریشههای اصلی دعاهای سیاسی که در جوامع روایی ثبت شده، همانا نیایشهای زمامداران الهی است که صحایف آسمانی، مخصوصاً قرآن کریم، آنها را بازگو نموده است.
اگر انسانی درختگونه حرکت کرد، هر قدمش در روز و شب، پآیه خود اوست و منطق وی این است که باید کاری انجام دهد که روی آن بایستد و نتیجه آن کار، پایه و ریشهاش باشد، تا ساقه برویاند و شاخ و برگ و میوه بدهد و محصول عمرش نقد باشد.
تغییر انسان و جهان
در نظام آفرینش، انسان اصل و جهان تابع اوست و مجموع انسان و جهان که مستفیضاند تابع فیض و فوز خاص الهیاند تا به لقای حق راه یابند. هنگامی که جهان در مسیر انسانیت حرکت کند از راه انسان به لقای حق میرسد. صراط مستقیم همان صراط انسان اصیل است .
[بر گرفته از کتاب :اسلام و محیط زیست /آیتالله جوادی آملی/- صفحه24- 62 ]