هدایت عام « قرآن کریم » (3-1)
هدایت عام « قرآن کریم » (3-1)
مقدمه :
آنچه در وصف قرآن به عنوان کتاب مبین، نور، تبیان کل شیء، و مانند آن آمده است، اختصاصی نسبت به معصوم(علیهم السلام) ندارد که قرآن کریم برای دیگران واجد چنین اوصافی نباشد.
هدایت عام :
ظاهر آیه (...قد جائکم من اللّه نور و کتاب مبین)[ سوره مائده، آیه 15]، هم شامل تمام افراد است، بدون اختصاص به معصوم و هم در مقام هدایت می باشد، نه مقام ثبوت، و همچنین آیه 174 از نساء، و آیه 8 از تغابن و 157 از اعراف در مقام ارشاداند که ناظر به مقام اثبات می باشد.
البته کتاب مکنون که غیر از مطهّرون به آن دسترسی ندارند، مرحله کمال و نهایی آن، چنانکه قبلاً گذشت، اختصاص به اهل بیت طهارت دارد؛ چنانکه (...لا رطب و لا یابس إلاّ فی کتاب مبین)[ سوره انعام، آیه 59] نیز از برخی جهات چنین است..
گاهی ممکن است انحصار فهم قرآن به معصوم(علیه السلام) از برخی روایات استظهار شود؛ نظیر آنچه از حضرت ابی جعفر امام باقر(علیه السلام) رسیده است: «إنما یعرف القرآن من خُوطِب به»[ کافی، ج 8،ص 311]. چنین برداشتی مخالف با ظاهر خود قرآن کریم است که همگان را به تدبّر، تحدّی، تعقّل و مانند آن دعوت نموده است و حدیثی که مخالف قرآن باشد، معتبر نیست.
پس منظور از این گونه احادیث، همانطوری که مکرراً بازگو شد، احاطه تام به تمام ابعاد قرآن، اعم از ظاهر و باطن، مطلق و مقیّد، عام و خاص و ناسخ و منسوخ و نظایر آن خواهد بود؛ چنان که خطاب های قرآن کریم هم یکسان نیست؛ بلکه برخی از خطاب را فقط مخاطبان اصیل آن است.
نمونه تفاوت خطاب های قرآنی این است که خداوند گاهی به عنوانِ (یا أیّها الناس)[ سوره بقره، آیه 21]، زمانی به عنوانِ (یا أهل الکتاب)[ سوره مائده، آیه 15]، گاهی به عنوان (یا أیها الذین امنوا)[ سوره بقره، آیه 4.] و زمانی به عنوان (یا أُولی الأبصار)[ سوره حشر، آیه 2]، (أُولی الألباب)[ سوره رعد، آیه 19] (به صورت خطاب یا به صورت وصف) و گاهی به عنوان (یا أیّها الرّسل)[ سوره مؤمنون، آیه 51] وبالاخره زمانی به عنوانِ (یا أیّها الرسول)[ سوره مائده، آیه 41] که مختص به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، آیه نازل می نماید و عناوین یاد شده یکسان نیستند و استنباط ها نیز مساوی هم نخواهد بود؛ یعنی استنباط جامع، کامل، اکتناهی معارف، حِکَم، احکام قرآن منحصراً در اختیار اهل بیت عصمت و طهارت است که حقّ تماس با کتاب مکنون را دارند.
نتیجه :
لازم است توجه شود که منظور از اینکه چون «قرآن تبیان کل شیء» می باشد، یقیناً تبیان خود خواهد بود، این نیست که چون هر آیه، تبیان کل شیء است، پس تبیان خود هم می باشد؛ بلکه مقصود آن است که مجموع قرآن، تبیان کل شیء است. پس، مجموع قرآن تبیان خود هم خواهد بود؛ بنابراین، کمبود هر آیه ای حتماً با آیه دیگر حلّ میشود، به طوری که از جمع بندی نهایی تمام آیات مناسب لفظی و معنوی با یکدیگر، معنای روشنی از آنها به دست خواهد آمد.