لوح محفوظ

پیوندها

منابع علم تفسیر« قرآن کریم » (7)

پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۱۳ ق.ظ

منابع علم تفسیر« قرآن کریم » (7)

مقدمه :

لازم است رسیدگی شود که منابع علم تفسیر و اصول بررسی و تحقیقِ دستیابی به مطالب قرآنی چیست تا تفسیر قرآن بدون تحقق هیچ‏کدام یا بعضی از آنها تفسیر به رأی و مذموم بوده و با دستیابی همه آنها تفسیر درایی و ممدوح خواهد بود.

مهم‏ترین منابع تفسیر قرآن :

1.      یکی از آن منابع و مهم‏ترین آنها، همانا خود قرآن کریم است که مبیّن خود و شاهد خویش و مفسّر خویشتن خواهد بود که ضرورت تفسیر قرآن به قرآن و تأثیر عمیق آن در دسترسی به معارف آن مُبرهن می‏باشد و فصلی از کتاب را به خود اختصاص داده است.

2.      منبع دیگر سنّت معصومین(علیهم‏السلام) است که طبق حدیث متواتر ثقلین، عترت طاهرین(علیهم‏السلام) همتای قرآن بوده و تمسّک به یکی بدون دیگری مساوی ترک هر دو می‏باشد و اعتصام به هر کدام باید همراه با تمسک به دیگری باشد و فصل مستقلی از کتاب، طلایه‏دار ضرورت جمع بین قرآن و حدیث در تفسیر قرآن کریم خواهد بود.

3.      منبع سوم از منابع تفسیر قرآن مجید، عقل برهانی است که از گزند مغالطه وَهْم مصون و از آسیبِ تخیّل محفوظ باشد. منظور از عقل برهانی، همان است که با اصول و علوم متعارفه خویش، اصل وجود مبدأ جهان، ضرورت وحدت آن، ضرورتِ حیات، ابدیّت، ازلیّت، قدرت، علم، اراده، سمع، بصر، حکمت، عدل و سایر اسمای حسنا و صفات عُلیای خدا را ثابت نموده و در این تثبیت، استوار و ثابت قدم خواهد بود؛ گرچه برخی از اسمای مزبور را دلیل نقلی هم اثبات می‏کند.

پس، اگر عقل برهانی با همان علوم متعارفه که بنیان مرصوص عقاید اصیل را تأسیس نموده است، مطلبی را اثبات یا نفی کرد، حتماً در تفسیر قرآن باید آن مطلب ثابت شده، مصون بماند و با ظاهر هیچ آیه‏ای نفی نگردد؛ چنان‏که مطلبِ نفی شده حتماً باید منتفی باشد و با ظاهر هیچ آیه‏ای ثابت نشود؛ اگر آیه‏ای دارای احتمال‏های متعدد بود و غیر از یک محتمل معیّن، همه آنها عقلاً منتفی باشد، باید به کمک عقل برهانیْ آیه محل بحث را فقط بر همان مُحتمل عقل پسند حمل نمود و یا اگر آیه‏ای دارای مُحتمَل‏های متعددی بود که یکی از آنها برابر عقل برهانی ممتنع بود، حتماً باید آن مُحتملِ معهود را از نظر دور داشت؛ سپس آیه را بر یکی از آن مُحتمل‏های ممکن، بدون ترجیح (در صورت فقدان رجحان) حمل نمود.

  نقش قواعد ادبی عرب در تفسیر « قرآن کریم » :

تفسیر کتابِ هر مؤلف و گفتار هر گوینده، به صِرفِ رأی خواننده یا شنونده نارواست و همین ناروایی اگر درباره متون مقدّس دینی باشد، با منع ویژه عقلی و نقلی همراه خواهد بود و تا حدودی منابع تفسیر صائب و نیز معیار تفسیر به رأی مشخص شد.

رعایت قانون محاوره عرب :

اما آنچه مهم است توجه به یک نکته حسّاس و شایان اهتمام می‏باشد و آن اینکه آیا تفسیر همه معارف قرآن، طبق قواعد ادبی عرب، لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، و سایر شئون وابسته به ادبیات ممکن است تا کسی بگوید: رعایت قانون محاوره عرب در دیالوگ و گفت‏و گو یا تفهیم و تفهّم یا امر و نهی و وعد و وعید، برای استنباط معارف از قرآن کافی است. هرچند علوم دیگری نیز لازم است، ولی ابزار مفاهمه مطالب قرآن، واژگان عربی است.

حضرت امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) در این باره فرموده‏اند: «إلی أنْ بعث اللّه سبحانه محمداً رسول اللّه(صلی الله علیه و آله و سلم)... و أهل الأرض یومئذٍ مللٌ متفرقةٌ و أهواءٌ منتشرةٌ و طوائف متشتتةٌ، بین مُشبّه للّه بخلقه أو مُلحد فى اسمه أو مشیر إلی غیره فهداهم به من الضلالة...».[ نهج البلاغه، خطبه 1]

نژاد عرب نیز همانند سایر نژادها گرفتار یکی از این مکتبهای الحادی و باطلِ بر شمرده بودند و هرگز توحیدِ ناب و سایر مسائل وابسته به آن در قلمرو تازی زبانان سابقه نداشت و از طرف دیگر، واژگان هر ملتی ابزار مفاهمه و تبادل اندیشه‏ها و انتقال خواسته‏های آن قوم است.

همان‏طوری که اگر وحی الهی بر سلسله جبال فرود آید، کوهها در اثر قدرت توانفرسای وحی، متصدع و متلاشی می‏شوند، اگر معارف ناب در قالب زبان تازی بدون توسعه ادبی و تکامل واژگان و تحریر لغت از قیدِ رقیّتِ فهمِ رایج عرب فرو ریزد، یکی از دو محذور لازم می‏آید و آن اینکه: یا معارفِ خالص و سَره، ناسره و مشوب خواهد شد یا شیرازه ادب عرب گسسته می‏گردد؛ چون هیچ ظرفی بیش از مظروف خاص خود را تحمّل نمی‏کند.

زبان خاص قرآن :

از اینجا به زبان ویژه وحی و زبان خاص قرآن پی می‏بریم که قرآن کریم مسائل مربوط به دنیا، مُلک، مادّه و لوازم آن و نیز بدن و احکام مخصوص آن، آسمان مادی و ملازمات آن و هر آنچه از سنخِ حس، خیال، وَهْم و حتی بالاتر از وَهْم یعنی عقل متعارف تازی زبانان آن روز بوده و می‏باشد، همه آنها را به وسیله واژگان عرب و قانون محاوره عربی و سایر رسوم و فنون مفاهمه، تأدیه نموده است و هنوز هم به قوّت خود باقی است.

اما معارف برین ، زمینه توسعه فرهنگی و افزایش ظرفیت لغت و تطوّر تکاملی واژگان را فراهم نمود.

طرح دیگر آنکه گرچه الفاظ برای همان مرتبه از معنا که مورد فهم واضعان ابتدایی استْ وضع می‏شوند، لیکن استعمال آنها درباره مصادیق دیگر یا تطبیق آن معنا بر مصداق برتر، از قبیل توسعه و مجاز می‏باشد و چون هر کدام از این دو طرح و مانند آن، نظیر ترتّب غایت و فایده در استعمال لفظْ معیار استنباط قرار گیرد، جزء ره‏آورد تازه و بدیع قرآن است.

نتیجه :

اگر کسی فقط زبان عرب را با همه شئون و فنون ادبی آن بداند؛ لیکن از نکته ابتکاری قرآن آگاه نباشد، هرچه کوشش عمیق در حفظ امانت ادبی داشته باشد، هرگز در استنباط معارف قرآن کامیاب نخواهد شد . 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۰۲
ربابه حاجی محمد حسین کاشی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی